جدول جو
جدول جو

معنی خش خش کردن - جستجوی لغت در جدول جو

خش خش کردن
(بَ گُ دَ)
صدای خش خش درآوردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خش خش کردن
الهسهسة
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
خش خش کردن
Creak, Rustle
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خش خش کردن
grincer, bruire
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
خش خش کردن
খসখস করা , ফিসফিস শব্দ করা
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
خش خش کردن
خش خش کرنا , سرسراہٹ کرنا
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به اردو
خش خش کردن
gıcırdamak, hışırdamak
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
خش خش کردن
kutoa kelele, kusikika
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
خش خش کردن
crujir
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
خش خش کردن
knarren, rascheln
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
خش خش کردن
скрипіти , шелестіти
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
خش خش کردن
skrzypieć, szeleścić
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
خش خش کردن
吱吱作响 , 沙沙作响
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به چینی
خش خش کردن
ranger, farfalhar
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
خش خش کردن
scricchiolare, frusciare
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خش خش کردن
kraken, ritselen
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
خش خش کردن
скрипеть , шелестеть
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به روسی
خش خش کردن
เสียงเอี๊ยด , เสียงกรอบ
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
خش خش کردن
berdecit, berdesir
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
خش خش کردن
चरचराना , सरसराना
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به هندی
خش خش کردن
לקרקּע , לשרוק
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به عبری
خش خش کردن
ギシギシ音がする , サラサラ音を立てる
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
خش خش کردن
삐걱거리다 , 바스락거리다
تصویری از خش خش کردن
تصویر خش خش کردن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خف خف کردن
تصویر خف خف کردن
پاره کردن پارچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشخاش کردن
تصویر خشخاش کردن
ریزه ریزه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خر خر کردن
تصویر خر خر کردن
Purr, Snore
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فش فش کردن
تصویر فش فش کردن
Hissing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فش فش کردن
تصویر فش فش کردن
sibilante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خر خر کردن
تصویر خر خر کردن
мурлыкать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خر خر کردن
تصویر خر خر کردن
храпеть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فش فش کردن
تصویر فش فش کردن
шипящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خر خر کردن
تصویر خر خر کردن
schnurren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خر خر کردن
تصویر خر خر کردن
schnarchen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فش فش کردن
تصویر فش فش کردن
zischend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فش فش کردن
تصویر فش فش کردن
syczący
دیکشنری فارسی به لهستانی